۱۳۹۱ بهمن ۱, یکشنبه

جادوی فکر بزرگ


تو این مدت با مترو بیشتر از قبل رفت و آمد میکنم. کتاب می خونم، آهنگ گوش میدم یا می خوابم. می خوام از کتابی که این روزامو داره می سازه بگم. کتابی که برای بار دوم که تو مترو می خوندمش فهمیدم باید همیشه کنار دستم باشه، همیشه.
این کتاب 13 فصلی یک جورایی راه و رسم بهتر شدن و پیشرفت کردن رو نشون میده، از قدرت ایمان به خود، از اثرات افکار بزرگ ، تفاوت های افراد موفق با افراد معمولی ونحوه برخورد این افراد با موقعیت های مختلف زندگی با مثال های واقعی از زندگی افراد.
کتاب با این جمله تموم میشه : انسان خردمند فرمانروای ذهن خویش است و انسان بی خرد بنده آن.
جادوی فکر بزرگ
نوشته دکتر دیوید شوارتز
ترجمه ژنا بخت آور
 انتشارات مروارید
قدرت ماژیک فسفری یک بار دیگه برام ثابت شد. چون جادوی فکر بزرگ به یاد آوری همیشگی نیاز داره.
یادمه این جمله رو اون اوایل برام میل زد :
در حرکت است که افق های تازه پدیدار می شود

۱۳۹۱ دی ۲۹, جمعه

روز خوب

امروز 29 دی که دارم دوباره می نویسم، روز خوبی بود برام. یه روز خوب
خیلی وقت بود منتظر این روز بودم. دوباره شروع می کنم به نوشتن. در وبلاگی که آخرای سال 89 بود طرح ساختنش اومد تو ذهنم. توی رستوران هتلی نزدیکی تئاتر شهر نشسته بودم. روبروم نشسته بود با لبخند همیشگی مخصوص خودش. نمی دونم بحث به کجا کشید که فهمیدم وبلاگی داره و توش می نویسه. بیشتر فکر کنم تنهاییاشو اونجا می نویسه. برای همین بود که با وجود اصرارم آدرسشو نگفت.
اونجا بود که برای اولین بار طرح نوشتن تو فضای مجازی تو ذهنم جرقه زد. روزای اول نوروز 90 بود که با اولین پست مربوط به ایران باستان یه روز خوب شکل گرفت. با امید، امید به بهتر شدن، امید به یه روز خوب ، هم برای خودم و هم جایی که توش زندگی می کنم.
می خوام بازم بنویسم. 
بعد از یک سال و سه ماه و شش روز، امروز صداش رو شنیدم. با اینکه تو صداش لبخند همیشگی نبود، ولی همین هم برام یه روز خوبو ساخت. روزی که خیلی منتظرش بودم.